گیلان شهر /به گزارش سایت خبری مدارا؛ رجانیوز نوشت: ابراهیم فیاض، استاد دانشگاه تهران و جامعهشناس، در یک گفتگو با نیمنگاهی به همراهی لفظی روسیه با کشورهای حاشیه خلیج فارس در موضوع جزایر سهگانه، به تشریح وضعیت تاریخی چین و روسیه و نسبت آنها با غرب و جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
این استاد دانشگاه معتقد است که روسیه و چین هیچ وقت منافع خود را فدای ایران نمیکنند. این کشورها دنبال غربی شدن هستند. ما[جمهوری اسلامی] باید فقط روی پای خود بایستیم. «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» واقعا یک بحث جدی استراتژیک و راهبردی است. پس باید بر کشور خود، امکانات و ظرفیتهای خود اعتماد و تکیه کنیم. به نظر من هنوز به این معنا نرسیدیم و اگر برسیم آن تمدن اسلامی شروع خواهد شد.
متن کامل این گفتگو آمده است:
ابراهیم فیاض پیرامون وضعیت تاریخی روسیه بعد از رنسانس و علاقه آنان به غربی شدن گفت: روسیه یک کشوری بین شرق و غرب است. مثل ترکیه که به شرق و غرب تقسیم میشود، در روسیه هم همینطور است. روسیه هم یک قسمت شرقی و یک قسمت غربی دارد. بعد از رنسانس، روسها همواره میخواستند غربی شوند. حتی «پتر کبیر» که افتخار روسهاست، موقعی که امپراتور بود با لباس ناشناس به آلمان رفته و کارگری کرده تا تمدن غرب را بشناسد. وقتی او به روسیه برمیگردد تلاش دارد تا روسیه را بازتولید غربی کند. بنابراین روسیه جدید که بر اساس اصول «پتر کبیر» بوجود آمده کاملاً غربگرایانه است. اگر کسی بخواهد این مسئله را دقیق متوجه شود باید رمان ابلوموف را بخواند. ابلوموفیسم بحث مهمی برای روسهاست. روسها در تمنای این بودهاند که از گذشته خود که دچار رخوت و رکود است دربیایند و غربی شوند. در واقع جنگ پنهان بین ارتدوکس روسی و پروتستانتیسم آلمانی است.
پروتستانتیسم آلمانی مبنای تمدن غرب است و در مقابل آن روسیه است که مذهب ارتدوکس دارد که عرفانی و ضدپیشرفت است. در اوبلوموفیست به صورت غیرمستقیم به این مسئله را اشاره میکند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه روسیه همواره در تاریخ جدید خود دچار یک انفعال تاریخی است، بیان کرد: بنابراین روسیه باید از ارتدوکس خود فاصله بگیرد و به سمت پروتستانتیسم غربی بیاید یا باید به یک دولت فاشیست شرقی تبدیل شود. در همین حال و هوا هم مارکسیسم بوجود آمد و به دولت روسیه کمونیستی تبدیل شد و بعد هم که کمونیسم از بین رفت، روسیه به دولت فاشیستی تبدیل شد که مبتنی بر ارتدوکس عرفانی است. ما فاشیست را اینطور تعریف میکنیم که ایدئولوژیک شدن عرفان مسیحی است. یعنی عرفان مسیحی که تبدیل به ایدئولوژی و سپس سیاست و حکومت میشود، فاشیسم به وجود میآید. در ایتالیا، اتریش و آلمان این رخ داد.
فیاض ادامه داد: در باطن روسیه به شدت نسبت به غرب احساس غریبی میکنند و میخواهند غربی شوند. با اینکه اینقدر با غرب مخالفت میکنند ولی عاشق غرب هستند. روسها به طور کلی از شرق بدشان میآید و میخواهند غربی باشند. الان به سمت غرب و مخصوصاً آلمان گرایش دارند. در جنگ اوکراین نیز این مسئله کاملاً مشهود است. این جنگی است که در آن دوقطب با هم نمیجنگند! هر چند روسها میخواهند طوری وانمود کنند که به عنوان قطب شرقی در مقابل غرب میجنگند اما غربیها به اندازهای روسها را تحقیر کردند و و ناتو را تا پشت مرزهای روسیه کشاندند که آنها هم مجبور شدند بجنگند. روسیه در جریان مسئله اتمی ما هم با غرب همراه بود.
وی پیرامون تلاش روسیه برای غربی شدن اظهار کرد: مسیحیتگرایی فاشیستی در تفکر آنها بالاست. دوگین هم یک مغر متفکر فاشیستی است. روسها میخواهند به نحوی غربی شوند و میخواهند با فاشیسمشان کنار غرب قرار گیرند ولی غرب قبولشان نمیکند. مشکل پوتین و روسیه این است که میخواهند غربی شوند ولی غرب آنها را قبول نمیکند. آنها را تحقیر میکند. در نتیجه الان به جنگ افتادند. یعنی این نکته بحث جدی است که از باب اینکه غرب اینها را قبول نمیکند این چنین رفتار میکنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: چین که موضع مشابهی در خصوص جزایر ما گرفت هم همینطور است. چین هم میخواهد غربی شود ولی با یک هویت شرقی میخواهد غربی شود که غرب آن را قبول نمیکند و اینها را تحقیر کرده است. به همین دلیل چینیها هم در قضیه تایوان تلاش میکنند خودشان را برجسته کنند کما اینکه روسیه هم در اوکراین میخواست خود را برجسته کند. بنابراین باطن اینها غربی است. هرچند چین میگوید من مارکسیست چپ هستم، ولی او هم فاشیست شده است. قبلاً عرفان کنفسیوسی بودند ولی الان به یک عرفان تائوئیستی منتقل شدهاند و فاشیسم چینی بر مبنای عرفان تائوئیستی چینی شکل پیدا کرده و نشانه این بعد فاشیستی هم این است که رییسجمهور چین الان مادامالعمر شده است. روسیه هم به دنبال این است که ریاست جمهوری پوتین را مادامالعمر کند. قانون اساسی را هم تغییر دادهاند.
وی افزود: اینها نظامهای دیکتاتوری و فاشیستی غربگرایی هستند که چون غرب آنها را قبول نمیکند به صورت غیرمستقیم با آن میجنگند. تمام موضعگیریهای پوتین و چین در کنار دولتهای غربگرای خاورمیانه مثل امارات و عربستان که ویترینهای تمدن غربی هستند، این را کامل نمایان کرده است. در دوره بنسلمان که این ویترین شدن غربی کاملا با کارهایی که میکند مثل جذب فوتبالیستها و غیره علنی شده است. حالا روسیه و چین فاشیست میخواهند با عربستان همراه شوند! بنابراین با هویت ضدغربی و غیرغربی ایران که کاملاً تمدن خود را بر این اساس برجسته میکند، این چنین برخورد میکنند. با عربها همراه میشوند چون همه باطنی غربگرا دارند. حالا هر کدام با شکل مخصوص به خودشان؛ شکل شرقی یا شکل روسی یا شکل چینی و عربی! اما ایران یک هویت کاملاً تمدنی دارد و تنها کشوری است که در جهان مقابل غرب ظاهری و غرب باطنی ایستاده است.
این استاد جامعهشناسی اظهار داشت: نکته این است که متاسفانه ما همیشه بخاطر عرفانزدگی دنبال کسی میگردیم که به آن تکیه کنیم. این یکی از بدبختیهای ما در طول تاریخ است. از دوره صفویه تاکنون این مشکل را داریم. مثلاً شاه عباس برای اینکه بندرعباس را آزاد کنیم، در مقابل پرتغالیها دنبال انگلیسیها است. انگلیس از همان دوره شاه عباس وارد ایران شده است. کمپانی هند شرقی انگلیسیها در مقابل پرتغالیها شکل گرفت و همینطور شد که انگلیسیها بر ما مسلط شدند. فتحعلیشاه عرفان زده در کنار «شیخیه» میایستد. «شیخ احمد احسائی» در دوره فتحعلیشاه ما را منحرف میکند و قصد نابودی ما را دارد. این همزمان با اوج جنگهای تمدنی در غرب است. این شیخیه وارد ایران شده و توسط فتحعلیشاه ادامه پیدا میکند و متاسفانه تکیهگاه آن فرانسه و ناپلئون است. ناپلئون طبق آن طبیعتی که دارد در مقابل روسیه به ما خیانت میکند.
فیاض ادامه داد: در مقابل شیخ احمد احسائی، میرزای قمی که مرجع مردم است در مقابل شیخیهای که ما را دو دستی تقدیم غرب میکرد، میایستد. شیخیه به شدت یک جریان غربگرا است که در اخباریگری نمود جدی دارد و متن تشیع انگلیسی است. اما نکته اینجاست که ایرانیها به تدریج این را میآموزند که نمیتوان برای هیتلر نذر کرد. رضاشاهی که این میزان به کشور ضربه میزند متکی به آلمان است که آنها هم به او خیانت میکنند! آلمانیها به او میگویند اگر حمایت ما را میخواهید باید کل کشور خود را تسلیم ما کنید و حتی به نفع ما وارد جنگ جهانی شوید. این متاسفانه یک فرهنگ انحطاطی است که با عرفانزدگی و انفعالی که داریم ایجاد شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: یک عده همچون دولت قبلی که کلاً غربگرا و عشق غرب هستند و میخواهند تسلیم غرب ظاهری باشد. در فضای داخلی نیز یک عده گمان میکردند باید تسلیم شرق باشند که همان غرب باطنی است که همان روسیه و چین هستند! نمیدانستند که اینها غرب باطنی هستند و فقط صورتی از شرق دارند. الان میفهمند اینها به هیچ عنوان قابل اعتماد نیستند و در زمان منافع ملی خود ما را قال میگذارند. چین و روسیه که غربگرای باطنی هستند با غربگرایی ظاهری کشورهای عربی همراه میشوند.
وی افزود: اتفاقاً الان مردم دارند یک تجربه بزرگی پیدا میکنند که میفهمند سیاستِ عشق و عاشقی با غربی و شرقی امکانپذیر نیست و کاملاً باید رئالیست و واقعگرا باشیم و بدانیم دیگر کشورها منافع خود را فدای ما نمیکنند. چین هیچگاه مبادله ۵۰۰ میلیارد دلاری خود با آمریکا را فدای مبادله ۱۴ میلیاردی با ایران نمیکند. آنها هیچ ارزش اخلاقی هم ندارند که بگویند ایران حق است و باید پشت حق بایستیم! این کشورها به این مسائل توجهی ندارند و فقط به منافع خود نگاه میکنند. چین با اعراب نیز همینطور است. البته اعراب بدبختتر از همه اینها هستند و میدانند که این حمایت و همراهی با اینها به شدت ظاهری است. اگر چین و روسیه آن بیانیه را امضا میکنند به شدت ظاهری است ولی آنها دیگر عادت کردهند. همانطور که در خصوص اسرائیل هم شاهد هستیم که باید بروند و آمریکا امضا کند که عربها با اسرائیل چه کنند. در قصه ضعیف شدن آمریکا هم مجبورند با چین و روسیه امضا کنند. اعراب تا این اندازه بدبخت هستند. خودشان هم میدانند که اینها چه کسانی هستند. موقعی که ایران در برابر کشت و کشتاری که در فلسطین به راه انداخته ایستاده، به ایرانیها خیانت میکنند.
ابراهیم فیاض در پایان با بیان اینکه ما باید به خودمان تکیه کنیم ولی همچنان این معنا را باور نداریم، گفت: بنابراین اگر بخواهیم رئالیستی نگاه کنیم روسیه و چین هیچ وقت منافع خود را فدای ایران نمیکنند. این را باید بدانیم که همه اینها دنبال غربی شدن هستند و بماند که همین چه مسئلهای برای روسیه و چین ایجاد میکند که بحثهای خاص خود را میطلبد. اما اولین بار است که ما تجربه سیاست جهانی واقعی را پیدا میکنیم که هیچ یک قابل اعتماد نیستند و ما باید فقط روی پای خود بایستیم. «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» واقعا یک بحث جدی استراتژیک و راهبردی است. پس باید بر کشور خود، امکانات و ظرفیتهای خود اعتماد و تکیه کنیم. به نظر من هنوز به این معنا نرسیدیم و اگر برسیم آن تمدن اسلامی شروع خواهد شد.