گیلان شهر ؛ رویداد۲۴ نوشت: مصطفی هاشمیطبا فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به سخنان اخیر حسن روحانی که از شرایط کشور انتقاد کرده بود، میگوید: حسن روحانی خیلی راحت صحبتهای خودش را زده و در صحبتهایش نکات عجیبی نمیبینم. بالاخره انتخابات است و او هم باید نظرات خودش را مطرح کند. به نظرم سخنان عجیبی هم نبود و اتفاقا صحبتهای روشنی هم بود.
* اگر واقعیت را نگاه کنیم، فردی که با رای کمی انتخاب میشود، طبیعتا نماینده ملت نیست. از سوی دیگر ممکن است تعداد شرکتکنندهها زیاد باشد، اما تعداد رایهای قابل شمارش کم باشد، بازهم تغییری در وضعیت ایجاد نشده و ممکن است که از نظر قانونی درست باشد، اما از نظرماهیتی دچار مشکل است و نشان میدهد یک نفر که نماینده شده حداقل ۵۰ درصد رای مردم را ندارد، پس از سمت چه کسی میخواهد آنجا حضور داشته باشد.
* درقبال جریانی که معتقد است حتی با ۲۰ درصد رای هم میتوان نماینده انتخاب کرد واقعا نمیدانم باید چه کارکرد، به نظرم باید سرمایه اجتماعی زیاد شود و مردم با علاقه حضور پیدا کنند و به افرادی که میخواهند در انتخابات رای دهند. وگرنه از دست مردم کاری بر نمیآید و اگر قرار است اتفاقی رخ دهد باید از سوی مسئولان باشد.
* آقای روحانی هم با تحریم انتخابات مخالف است و نظر من هم همین است. بحث تحریم به نظرم خلاف دموکراسی است. به نظرم مردم میتوانند در انتخابات شرکت کنند و به هرکسی که تمایل دارند رای دهند واز این طریق پیام خودشان را برسانند.
* مردم وقتی در انتخابات شرکت کنند و مثلا حتی اگر رای سفید دهند و به افرادی که هستند، رای ندهند هم خودش حامل یک پیام است که افراد مورد نظر ما حضور ندارند و این افرادی که تایید صلاحیت شدند افراد مد نظر ما نیستند.
* به نظرم تحریم انتخابات معنایی ندارد، اما خب هر حال همین هم یک نوع طرز فکر است اما این نشاندهنده این است که مردم اصلا حاضر نیستند که همچین نظامی را مورد کنش قرار دهند و یک نوع انفعالی است که نتیجه مثبتی به همراه ندارد.
* البته اینکه آقای روحانی در سخنانش میگوید نمیگذارند من صحبت کنم را متوجه نمیشوم! خب مگر این حرفها را نزده است؟ پس چطور نمیگذارند حرف بزند؟ به نظرم اینگونه نیست و خیلی از افراد در این شرایط صحبت میکنند و میگویند در انتخابات شرکت نمیکنیم. با این حرف موافق نیستم، اتقاقا ایشان حرف میزند و هر چندماه یک بار معاونان و مدیران خود را دعوت میکند و صحبت میکند و اتفاقا سخنان دیده هم میشود و بازتاب دارد، پس اینکه میگوید نمیگذارند حرف بزنم را متوجه نمیشوم، زیرا او صحبت میکند.
* به نظرم مجلس خبرگان نقشی که باید را ندارد. احساس میکنم مجلس خبرگان آن چیزی که باید نیست، بالاخره طبق قانون وظایفی دارد که انجام نمیدهد. از وظایف خبرگان، انتخاب یا برکناری رهبر هم است. اگر برکناری از وظایف خبرگان است، پس باید در این زمینه مطالعه و جستجو داشته باشد، احیانا از رهبر دعوت کنند و با او مباحثه کنند و نسبت به مسائل کشور حساسیت داشته باشند و همه این موارد در جهت تقویت رهبری است.
* اگر مجلس خبرگان آنطور که وظایفش است عمل کند، جایگاه رهبری در کشور ما بسیار قوی و جامع و به صورت ریشهای طرفدار پیدا میکند اما اینها اکنون میخواهند چهره رهبری را قدسی کنند.
* اعضای خبرگان افرادی هستند که طبق اصول باید تقوا و مسائل قانون و صداقت را رعایت کنند و خودشان معتقدند که این کار را هم انجام میدهند، اما من فکر میکنم نظر مردم و صاحبنظران متفاوت است. عدم تحرک خبرگان به معنای تقویت رهبری نیست، هرچقدر خبرگان فعالتر باشد و خصوصا با رهبری ارتباط طرفینی باشد، نتیجه بهتری را شاهد خواهیم بود.
* عملکرد مجلس خبرگان، ظلم به رهبری است. نمیدانم چطور شده که مجلس خبرگان مسیری غیر از وظایفش را در پیش گرفته است و برایم مبهم است و تحلیل خاصی در این رابطه ندارم.
* حضرت علی میگوید «سلونی قبل ان تفقدونی» از من بپرسید قبل اینکه مرا از دست بدهید. خب مجلس خبرگان هم باید این کار را انجام دهد تا چهره واقعی و توانمند رهبر ما دیده میشود، چرا نباید این کار را انجام دهند؟ وقتی امام علی این را میگویند، دیگران هم باید از آن تأسی کنند و مردم بتوانند سوال کنند، تا وقتی سوال نکنند چیزی مشخص نمیشود. استحکام شخصیت رهبری به سوال کردن از ایشان است. زیرا از نزدیک سالها رهبری را میشناسم و به تسلط و توانایی او آگاهم.
* مجلس خبرگان جدید اهمیت دارد اما بازهم اتفاقی رخ نخواهد داد. یعنی مجلس بعدی هم مانند همین مجلس فعلی، افرادی که قرار است انتخاب شوند هم از طیف نمایندگان فعلی است. انتخابات برای اکثریت مردم اهمیتی ندارد، به نظرم موضوعیت چندانی برای مردم ندارد چرا که مجلس هم نتوانسته برای مردم و کشور کاری انجام دهد. به نظرم ادامه این رویه حرکت به سمت رشد و پیشرفت نیست.