در این مطلب تصریح شده است: «طبق نتیجه تحلیل اطلاعات موجود و شواهد IMINT، بطور خلاصه سناریوی به شرح زیر محتمل است: سرنشینان خودروی در حال حرکت (هدف) با انفجار نیسان [ساکن] در فاصله کمی از آن‌ها، غافلگیر شده و خودرو توسط راننده متوقف می‌شود. با توقف هدف، یک الی دو بازیگر با شلیک حداقل سه گلوله به سوی شیشه جلو راننده را می‌کشند. سپس به سوی سرنشین پشت راننده سه الی چهار گلوله شلیک می‌کنند. سرنشین مذکور در شرایط خونریزی از خودرو پیاده شده و احتمالا توسط بازیگر دوم/سوم به شهادت می‌رسد.»
این کانال در ادامه نوشته است: «اینطور بنظر می‌رسد که مهاجمین عملیات خود را سریع و ساده انجام داده‌اند و پس از متفرق کردن شاهدان و مردم از صحنه گریخته‌اند. پیچیدگی چنین عملیاتی در اجرای آن نیست، بلکه ساده و سریع انجام شدن آن نشان از اشراف اطلاعاتی نهاد حریف دارد. در نتیجه، بررسی درز یا نشت اطلاعاتی و مهار شبکه نفوذ از پاسخ دادن یا ندادن به این سوءقصد آشکار اهمیت بیشتری دارد.»
پیش از این روایتهایی دیگر از فرآیند ترور منتشر شده بود. مثلا خبرگزاری فارس در این رابطه نوشته بود: « ماشین ضدگلوله حامل شهید محسن فخری زاده و همسر وی، صبح جمعه به همراه ۳ ماشین تیم حفاظت از شهر رستم کلای مازندران به سمت آبسرد دماوند حرکت می‌کند. ماشین پیشرو تیم حفاظت چند کیلومتر مانده به محل حادثه، اسکورت را برای چک و خنثی محل مقصد ترک می‌کند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «در همین لحظات، صدای ناشی از اصابت چند گلوله به ماشین، موجب جلب توجه دکتر فخری‌زاده و متوقف کردن ماشین می‌شود. فخری‌زاده به تصور اینکه صدا ناشی از برخورد با مانع خارجی یا اشکال در موتور خودرو بوده از ماشین پیاده می‌شود. در همین لحظه از خودرو نیسانی که در فاصله ۱۵۰ متری ماشین شهید متوقف بوده، از یک دستگاه تیربار اتوماتیک کنترل از راه دور، شلیک‌های متعددی به سمت شهید صورت می‌گیرد. دو گلوله به پهلو و یک گلوله به پشت شهید برخورد می‌کند که منجر به قطع نخاع وی می‌گردد. در این اثنا سرتیم حفاظت بدن خود را حائل پیکر شهید می‌کند و چند تیر نیز به بدن وی اصابت می‌کند. لحظاتی بعد همان نیسان متوقف شده نیز منفجر می‌شود. پیکر مجروح شهید به درمانگاه و از آنجا با هلی‌کوپتر به بیمارستانی در تهران منتقل می‌شود که متاسفانه بعد از مدتی به شهادت می‌رسد.»
براساس این روایت، در این عملیات که حدود ۳ دقیقه طول کشیده است، هیچ عامل انسانی در محل ترور حضور نداشته و تیراندازی‌ها تنها توسط سلاح خودکار انجام شده است و به جزء محافظ شهید که مجروح می‌شود، هیچ فرد دیگری در این حادثه آسیب نمی‌بیند.
به جز این، جواد موگویی، مستندساز روایتی دیگر ارائه داده بود که البته از سوی برخی منابع تکذیب شد. در این روایت آمده بود: «سرِ دوربرگردان بلوار امام، نیسان بدون سرنشین و مجهز به مسلسل اتوماتیک پارک شده بود؛ درست زیر ترانس برق. مواد منفجره نیز در نیسان جاسازی شده. آن دستِ بلوار نیز خودروی سانتافه با ۴سرنشین در انتظار بوده. بعلاوه ۴موتورسوار و دو تک‌تیرانداز. خودروی «اسکورت۱» عبور می‌کند. خودروی دکتر با همسرش که به دوربرگردان می‌رسد، مسلسل اتوماتیک شلیک می‌کند. سه گلوله به دست و پای دکتر فخری‌زاده اصابت می‌کند. وی پیاده می‌شود. خودروی «اسکورت۲» می‌رسد. حامد اصغری پیاده می‌شود، خود را روی دکتر می‌اندازد و ۴ گلوله می‌خورد. ناگهان نیسان با ریموت منفجر می‌شود. همزمان سرنشینان سانتافه و موتورسواران شلیک می‌کنند؛ ۱۲نفر همزمان. تیم حفاظت زیرآتش گلوله قرار می‌گیرد.»
افزون بر این روایتها، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی که خود از دانشمندانی است که هدف ترور قرار گرفته و اما جان سالم به در برده بود هم روایتی از نحوه ترور بیان کرده بود که این روایتها چندان با یکدیگر همخوان نیستند.
